دشمنانت یک طرف، آن آشنا از یک طرف بی وفایی یک طرف، زهرِ جفا از یک طرف کلِ عالم خون بگرید در عزای تو کم است ارضیان از یک طرف، اهلِ سما از یک طرف إرباً إرباً شد دلت از فتنه و نامردی اش زهرِ کاری یک طرف، رقاصه ها از یک طرف تشنه ای و طالبِ آبی و این ها یک طرف بر زمین می ریزد آب، آن بی حیا از یک طرف می کشد جسم تو را تا بام خانه، پیکرت. . می خورد بر کنج پله، بی هوا از یک طرف خاطراتِ کوچه و گودال پیرت کرده اند داغِ مادر یک طرف، کرب و بلا از یک طرف تشنگی تاب و طرف، منبع
درباره این سایت